واي كه امروز يعني ببخشيد ديروز چه روز بد و وحشتناكي بود....

چفدر وحشتناكه بين خودت و عشقت كسي كه همه زندگيته سر يه مسئله خيلي كوچيك و بي اهميت دعوا و اختلافي پيش بياد...

يادم مي افته ميخوام ديوونه بشم الهي دردت به عمرم...

چقدر راحت و ساده ميخواست عشق پاك و آسماني بينمون دچار خدشه و آسيب بشه...

خودمون داشتيم دستي دستي نهال نوپاي عشق و محبت رو از باغچه دلهامون ميكنديم و دور مي انداختيم...

اگه زبونم لال خدايي نكرده اونطور پيش ميرفت ممكن بود آلان ...ولش كن حالا كه خدا رو شكر اونطور نشد...

ولي يه چيز برام خيلي جالب توجه بود عشقم نفسم...

در سخت ترين لحظاتي كه عصبانيت و خشم لگام اختيارم رو دست گرفته فقط و فقط شنيدن يك كلمه از دهن تو كافيه كه باراني از آب يخ روي آتيش خشمم بريزه و در چند ثانيه كلا خاموشش كنه...

مطمئنم كه تو هم همينطوري همه زندگيم...

همين مطمئنم ميكنه كه عشق و محبت بينمون از اين عشقهاي خياباني و زود گذر نيست و اگه بهش فرصت بديم در تار و پود وجودمون ريشه خواهد زد و اين ارتباط مستحكم قلبهامون با هيچ طوفان و تندبادي حتي به لرزش هم نخواهد افتاد چه برسه به اينكه خدايي نكرده آسيب ببينه...

خيلي لحظات وحشتناكي رو هر دو تجربه كرديم...

روزي كه درست از بخت بد روز وجود نازنين تو بود و به جاي تبريك و شادباش و زيباترين كلامهاي عاشقانه بايد اونطور....واي خداي من ببخش همه كسم...

ميدونم كه فرشته اي كه مادرم برام از ميان مهربانترين فرشتگان عالم انتخاب كرده كه همدم و همسفر كوره راه زندگاني باشه خيلي مهربانتر و خانم تر از اين حرفها است كه بخواد تنهام بذاره...

چون خودش بهتر از هر كس ديگه اي ميدونه كه ...

بذار يه بار ديگه خودم بهت بگم اونا رو كه...

عزيزترينم...

تو نفسمي...

تو هر دم و بازدمم هستي...

تو خون جاري در رگهام هستي...

تو دونه دونه رگ و پي تمام بدنم هستي...

تو در حقيقت قلب تپنده درون سينه ام هستي...

در يك كلمه تو تمام وجودم هستي...

تو تنها انگيزه زنده بودنم و ادامه حياتم هستي...

حتي لحظه اي شك نكن كه با رفتنت چي بروزم مياد...

بدون تو...

شايد ساعتي زنده بمونم...

و ساعتها رو اونقدر ادامه بدم روز به شب برسه...

ولي مطمئن باش هيچ صبحي در پايان شب تارم نيست كه بخواد بي وجود نازنينت طلوع كنه...

پس اگه ميخواي زنده بمونم بدون وجودم و زندگيم به تو پيوند خورده...

حرف آخر...

تو شيشه عمرمي...

 

تقديم به عشق نازنين و شيرينتر از جانم 

 


موضوعات مرتبط: دل نوشته هاي من ، نواي عشق ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, | 7:26 AM | نویسنده : شهريار.ب |
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By BlackSkin :.